جدول جو
جدول جو

معنی طاق پل - جستجوی لغت در جدول جو

طاق پل
(قِپُ)
چشمۀ پل:
در طریق عشقبازی از کسی کم نیستم
موج سیلاب غمم پهلو بطاق پل زند.
محمدقلی سلیم (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پُ لَ / لُو)
قسمی از اقسام پلوها است
لغت نامه دهخدا
(پُ)
دهی از دهستان لورا و شهرستانک بخش کرج شهرستان تهران. دارای 225 تن سکنه. آب آن از رود خانه گچ سر وچشمه. محصول آن غلات و لبنیات و عسل. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
اسم هندی قنابری است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ساق پا
تصویر ساق پا
ساگ پا پتیشان زنگ
فرهنگ لغت هوشیار
قسمی پلو. طرز تهیه آن چنین است که گوشت را ریزه ریزه کرده با دنبه و پیاز و قدری روغن هم داغ کرده در میان باطیه نازک گذارده سرش را بسته و در وقت چلو دم کردن باطیه را ته دیگ گذارند و با ادویه دم کنند و اگر بخواهند در موسم هر ترشی از آن ترشی زنند
فرهنگ لغت هوشیار
((پُ لُ))
قسمی پلو. طرز تهیه آن چنین است که گوشت را ریزه ریزه کرده با دنبه و پیاز و قدری روغن هم داغ کرده در میان باطیه نازک گذارده، سرش را بسته و در وقت چلو دم کردن باطیه را ته دیگ گذارند و با ادویه دم کنند و اگر بخواهند، در موسم هر ترشی از آن تر
فرهنگ فارسی معین
سقف مقوس، سقف طاقی
متضاد: تیرپوش، سقف مسطح
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پلی که از تنه ی درخت ساخته شود
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع خرم آباد شهرستان تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
برگ نیلوفر مردابی
فرهنگ گویش مازندرانی
پلی که تنها از یک تیر چوبی بر روی رودهای کم عرض ساخته شود
فرهنگ گویش مازندرانی